أشوف فيك يوم ع اللي انت عملته فيا
لما انت غدرت بيا
واللي بترضاه عليا بكرة انا حرضاه عليك
أشوف فيك يوم والاقيك تعبان بجرحك
وبتشكي عشان اسامحك
وتشكيلي وانا أفضل اضحك وافرح من قلبي فيك
كلامك تاني مش حيفيدك
محدش ضربك على إيدك
عشان تنسى حب زمان
حتمشي بس مش قلقان
حتيجي وأبقى فيك شمتان
حتتعب ولسه كمان
أشوف فيك يوم يللي صغرت في عينيا
لو يوم قربت ليا لما تسلم عليا
يومها حأكسف إيديك
أشوف فيك يوم وتشوفني بعيش لوحدي
وانت بتموت في بعدي
وتلاقي الدنيا بعدي متقفلة في عينيك
ترجمه فارسی
روزی رو در مورد تو میبینم به خاطر کاری که با من کردی
وقتی که به من نارو زدی
و چیزی که از رخ دادنش راضی هستی رو فردا من از رخ دادنش راضی خواهم بود
روزی رو میبینم که داری از زخمهات رنج میبری
و التماس میکنی که ببخشمت
و هی التماسم میکنی و هی میخندم
و به خاطر از وضعیتت از ته دل خوشحال میشم
حرفهای تکراریت دیگه کمکی به حالت نمیکنن
کسی رو دستت نزده
تا عشق گذشته رو فراموش کنی
راه خواهی رفت ولی غیر اضطراب
برمیگردی و هی لعن و نفرینت میکنم
خسته خواهی شد و بازم مونده
روزی در موردت میبینم که از تو چشام خار و کوچک شدی
اگر یه روزی به من نزدیک شدی، وقتی که خواستی بم سلام کنی
اون روزش دستت رو پس خواهم زد
روزی رو در موردت میبینم که میبینی دارم تک و تنها برای خودم زندگی میکنم
و تو از فراغم میمیری 1
و دنیایی که توش از من دور هستی رو تو چشات بسته میبینی