بعدك مارتحتش يوم
ونسيت وخاصمت النوم
انا لسه مكاني ولا اتحركت بفكر فيك
هكدب لو قولت بخير
بصراحه انا وجعي كبير
متقولش ان انتا نستني وعادي وهنت عليك
يرضيك يعني اعيش مافيش ولا اي حاجه نفعاني عشان انساك
منا اصلا روحي معاك
انساك ازاي وبأيه
ريح قلبي قول حلول خلينا نرجع تاني بلاش وداع
وكفايه وقت ضاع
ما البعد بنتعب فيه
فاكر ايامنا زمان
قعدتنا في كل مكان
وكلام ووعود اننا عمرنا ما نفارق بعض
طب ليه يا حبيبي مشيت
لا رجعتلي ولا حنيت
وسايبني لوحدي بكلم نفسي في عز البرد
ترجمه فارسی
بعد از تو یک روز است که راحت نیستم
یادم رفت و خوابم برد
من هنوز همونجا هستم و تکون نمیخورم به تو فکر میکنم
دروغ میگم اگه بگی خوبه
راستش خیلی درد دارم
نگو که فراموش کردی صبر کنی و اشکالی نداره و برات راحت بود
راضی کردنت به این معناست که من زندگی می کنم بدون هیچ چیز مفیدی که تو را فراموش کنم
از ما روح من با توست
فراموشت کردم، چطور و چه
دلم بوی راه حل می دهد، بیا دوباره برگردیم بدون خداحافظی
وقت تلف شده بسه
چقدر خسته می شویم؟
روزهای گذشته ما را به یاد می آورید؟
ما همه جا ماندیم
حرف ها و قول هایی که هرگز همدیگر را ترک نخواهیم کرد
چرا راه افتادی عشقم؟
او نه پیش من آمد و نه تعظیم کرد
و مرا تنها خواهد گذاشت تا در اعماق سرما با خودم حرف بزنم